آذرخش

گاهی باید رفت یه جای دور،  جایی که شاید تعبیر خوبی واسه اون عبارت " عرب نی انداخت "  باشه

گاهی خوبه بری یه جایی زیر پونز نقشه

آذرخش...

خیلی حرفا رو زدیم و قول و قرارها رو گذاشتیم...

آخرین حرکت یهو سورپرایزم کرد

یه کلید بزرگ گذاشت جلوی روم ، قبل از اینکه چیزی بپرسم خودش گفت :

کلید گاوصندوق !! تا حالا نه گاوصندوق از نزدیک دیده بودم و نه داشتم

هنوزم با باز و بسته کردنش مشکل دارم

آذرخش...

بودن در سه نقطه صفر مرزی در سه جهت جغرافیایی طی کمتر از سه ماه اصلا عجیب نیست!!  شماره ناشناسه،  با اکراه جواب میدم،  سریع خودش رو معرفی میکنه،  و دلیل تماسش رو!!  دو تا چک از من داره که با واسطه گرفته،  مبالغش هم کم نیست،  میخواد مطمین شه پاس میشن. اول میخوام زیر بار هر توضیحی شونه خالی کنم و ارجاعش بدم به کس دیگه ای،  یه کم نگران میشه! مخصوصا وقتی میگم اون حساب فعال نیست،  و من فقط در شرایط خاص از این حساب و چک ها استفاده میکنم! میگه کارخونه داره و از اوضاع بد بازار شاکیه . خیالش رو بابتت پاس چک ها راحت میکنم،  هر چند کم مونده بود شجره نامه بگیره از من!!! میگم ممکنه بخاطر مشکلات سیستم بانکی چند روز تغییر کنه ولی در هر حال فارغ از معامله نفر اصلی ، خودم رو مسیول پاس چک میدونم و پشتوانه ش وجود داره. البته کاملا توجیه ش کردم که از برگشت خوردن چک خیلی بدم میاد. قرار میشه قبل از بانک رفتن حتما تماس بگیره و هماهنگ کنه! هر چند از دوستی یه زمانی کلی روشهای جلوگیری از برگشت چک حتی در نحوه صحبت کردن رو یاد گرفته بودم!      و البت آذرخش...ادامه مطلب

کلا حال میکنم وقتی میبینم کارا با یه تماس تلفن جوری جفت و جور میشه که اصلا فکرشم نمیشد کرد!  پیرو یکی از همین تماس ها طی دو روز اخیر به سه تا بیمارستان رفتم،  موقع ورود خود نگهبان ها واسم تو شلوغی پارکینگ جا پیدا میکردن و یا به پارکینگ هیات علمی هدایتم میکردن.  دروغ چرا،  منی که اینقدر اینجاغریبه ام و نگران خیلی چیزا،  با برخوردهای اولیه کلی انرژی مثبت میگیرم.  سر مریضم که گوشی م زنگ میخوره،  شماره ای نیست،  فقط عبارت withheld numberr,  خیلی باهاش غریبه نیستم و مفهومش رو میدونمونم. چند ثانیه ای به همه چی فکر میکنم!!  یعنی چیکار دارن؟  اصلا از کجاست؟!!  فکرم به جایی نمیرسه،  مهمتر اینکه تو این شرایط میتونم صحبت کنم ؟!! بالاخره رول گوشی رو به سمت راست میکشم و جواب میدم. نترسیده م اما کنجکاوم،  و البته با این اصطلاح ناآشنا نیستم. آذرخش...ادامه مطلب

  بابت غیبت های صغری معذرت میخوام،  فقط سعی میکنم بیام که یه وقت نشه غیبت کبری و سعی در جبرانش میکنم.  بیشتر روزگذران نوشت خواهد بود به بزرگی خودتون ببخشید،  حال و روزم رو تو پست بعدی میگم!!!  هر چند خیلی هم گفتنی نیست. هنوز خوشم میاد وقتی با تماس تلفنی کارم رو راه میندازم!!!  جلوی در خونه رو کندن و نخاله هاش رو همون جا گذاشتن و مانع جلوی پارکینگ ه!!!  امور آب و فاضلاب و سرویس شکایات و بخش منطقه ای و...   هر کدوم میگفتن مربوط به ما نیست،  منم کوتاه نمیومدم و میگفتم مشخص کنید کجا باید زنگ بزنم و یه شماره دیگه میدادن!!!  بالاخره یکی پیدا شد که شکایت بهش ربط داشته باشه و ثبت ش کنه و شماره پیگیری بهم بده!!!  و جالب ترش اینکه چند روز بعد تماس گرفتن و سراغ برطرف شدنش رو گرفتن که البته رفع شده بود.  و البته اون ماجرای withheld nomber این نبود!!!!  نتیجه اون تماس معذرت خواهی کاملا رسمی یه قا. ضی از من بود.-ایشون به عنوان معاون مجتمع اجرایی عذرخواهی کردن- البته برام مهم بود بدون دونستن شغل و موقعیت اجتماعی م این امر انجام شد و گفت آذرخش...ادامه مطلب

اسم فیلم بود،  اما واسه من فیلم نیست...  اصلا شبیه هدیه تهرانی هم نیست،  خیلی بهم نزدیکه،  اما دلم نمیخواد باورش کنم .... با تمام قوا بلند میشم و به راهم ادامه میدم ، میدونم تو یه نقطه نشستن و منتظر بهبود شدن چیزی رو عوض نمیکنه.  اینجوری حالم بهتر که نمیشه، هیچ،  فقط وقت رو تلف میکنم. باید بلند شم و ادامه بدم....  زندگی جاریست...  @@@@@@@@@@@@@ دارم حساب میکنم،  خیلی نمونده،  شاید آخر سال،  شاید عید،  شاید هم سال جدید یه وقتایی داشتن deadline خوبه.  یه وقتایی هم کلافه کننده اگه بخوای برنامه بریزی واسه تموم کردن ناتموم ها،  اونوقته که بد نیست آذرخش...ادامه مطلب

جوونه،  خیلی جوون

سیاه و کبود

مادرش داد میزنه و از صاحب این ایام مدد میخواد

 

جوونای اینجا مست میکنن و میرن زنجیرزنی تو دسته

و این یکی زیادی روی کرده بود

آذرخش...

این روزا خوووووب توپ رو می اندازم تو زمین بقیه...  راستش بحث بازی هم نیست که برام بیارزه بازی تو زمین من و با شرایط من انجام بشه...   دیگه شده "  هر چه بادا باد " ×××××׆××××××׆××××××׆×××××× بعضی تاریخ ها هستن که خودشون تاریخ هستن،  بعضیاشون ولی برات تاریخ میشن...  بعضی وقتا تاریخ شروع یه چیزایی یادت میره،  درواقع از اول هم تاریخ شروعی نبوده،  اصلا نفهمیدی کی شروع شد...  اممممممممااااا پایان   پایان اما گاهی خود خود تاریخ ه...  حتی میگردی واسش تاریخ پیدا میکنی  و حالا بازم هشت هشت....  85/8/8 94/8/8    مخصوصا اگه قسمت سختش رو یکی دیگه واستون زحمتش رو بکشه و کارتون رو راحت تر کنه ولی حتی فرصت تشکر نباشه یا دیگه جای تشکر نباشه آذرخش...ادامه مطلب

هنوزم نمیدونم کدوم صبح ها رو بیشتر دوست دارم ؟!!! روزهایی که با زنگ ساعت از خواب بیدار میشم و یا روزهایی که ساعتی کوک نکردم هر کدوم یه معنی داره ، از طرفی خیال راحت اینکه میتونی تا هر وقت دلت بخواد بخوابی و یا تو رختخواب باشی و از طرفی الارم ساعت که میگه کارهایی هستن که باید انجام بدی . صبح ه یا ظهر ؟!! چشم هام رو که باز میکنم باید چندین ثانیه ای فکر کنم تا بفهمم موقعیت م چیه نگاهی به تخت میندازم ؟!! دونفره ست یا یه نفره ؟!! این بخشی از مشکل رو حل میکنه پنجره ای در کار هست ؟!! پرده چه رنگیه ؟! پتو چی ؟!! ابی یا زرشکی سبز شایدم قرمز ، شایدم یه ملحفه صورتی ملایم ، هر کدوم ممکنه اتاق کوچیک بدون پنجره با یه تلوزیون کنار تخت ، یا تخت دونفره بزرگ تو یه اناق بزرگ با یه پنجره بزرگ بدون پرده و پوشیده شده با چسبهای سیاه که مانع عبور نور شدید میشه یه تخت تو اتاق کوچیک و پرده قهوه ای همیشه کشیده شده سخته یا عجیب ، اینکه ندونی الان روی کدوم یکی از شش تخت ممکن هستی ؟! توی یکی از ۴ شهر با ویژگی های مختلف آذرخش...ادامه مطلب

خنک آن قماربازى که بباخت هر چه بودش نماند هیچش الا هوس قمار دیگر آذرخش...